تحلیل / دايي بايد مهاجم گلزن و پشتک زن کشف کند !

حالا که پرسپوليس به آرامش نسبي رسيده به اصل مطلب مي رسيم که همانا بستن تيم براي مسابقات فصل جديد است.

در فصلي که گذشت سپاهان نتوانست سهميه آسيايي بگيرد اما عملکرد زلاتکو کرانچار و مديران اين تيم اصفهاني را خيلي از کارشناسان ستودند. اکنون در فوتبال جوان ها هستند که مورد توجه قرار مي گيرند و نام باشگاه ها را نيز برسر زبان ها مي اندازند. کرانچار با تجربه با اعتماد به نفس بالا و مطمئن به بازيکنان جواني همچون مهدي شريفي، کريمي و... را بازي داد تا کي روش مجبور به دعوت اين بازيکن پديده به تيم ملي کند. اکنون مربيان حرفه اي روي بازيکنان پا به سن گذاشته وقت نمي گذارند و يک مربي در حد کي روش خوب مي داند که بازيکني مثل شريفي مي تواند بيش از اين رشد کند و حتي از طريق تيم باشگاهي اش به ساير تيم هاي معتبر ترانسفر شود.

با اين حال در جامعه و فضاي ورزش ما اين فرهنگ جا نيفتاده است که تيمي جوانگرايي کند و به فکر نتيجه نباشد. باور کنيد سپاهان فصل گذشته با اينکه نه جام گرفت و نه سهميه اما برد واقعي از آن اين تيم بود. به اعتقاد نگارنده همين عملکرد سپاهاني ها در طول فصل گذشته درس خوبي به ساير کارشناسان و مربيان ليگ داد که اکنون در تدارک بستن تيمي جديد هستند. اکنون قلعه نوعي براي جذب بازيکنان جوان شک يا دلهره اي ندارد و با خيال آسوده جوانگرايي مي کند و بي شک او در ليگ چهاردهم معدل سني تيمش را پايين مي آورد مخصوصا که تيم او در طول فصل گذشته بارها مورد انتقاد کارشناسان و رسانه ها قرار گرفت و از معدل بالاي سني تيم امير خرده گرفته شد.

با گفتن اين مطالب و نکته ها مي رسيم به تيم فصل جديد پرسپوليس و دايي و اينکه سرمربي باهوش سرخ ها در اين فصل چطور ترکيب تيمش را ببندد؟!

فصل قبل که پرسپوليس سهميه آسيايي نداشت انصافا رويانيان مهره هاي خوب و گران قيمتي را جذب اين تيم کرد تا جايي که مهره هايي چون محمدنوري، نورمحمدي و... به حاشيه رفتند. ساير تيم ها آرزو مي کردند در خط دفاعي مهر ه اي چون سيدجلال يا بنگر را داشته باشند که رويانيان هر دوي اين مدافعان قلدر را جذب پرسپوليس کرد و داستان خلعتبري را نيز همگان مي دانيم که سرعت و استارت هايش چطور به داد پرسپوليس مي رسيد. اما با تمام اين موارد بازيکني که بيشتر از همه در تيم پرسپوليس به چشم آمد مهاجم جوان و جويايي نامي بود به نام عباس زاده که حتي بازي ها و گلزني هايش به اعتبار دايي مي افزود. آري ليگ ما و پرسپوليس به يک مربي نياز دارد که در هر فصل حداقل 4، 5 بازيکن مثل عباس زاده کشف کند. عباس زاده اي که از نساجي به پرسپوليس آمد يا عاليشاه که از راه آهن و با نظر شخص دايي سرخپوش شد.

حالا که پرسپوليس و دايي در آرامش خوبي به سر مي برند دايي نبايد دست روي ستاره هايي بگذارد که ساير تيم ها گذاشته اند. اصلا خريد بازيکن ستاره ساير تيم ها هنر نيست. الان در عالم حرفه اي ستاره سازي هنر است. خود علي بهتر از همه مي داند در فوتبال پر از استعداد ما بازيکناني مثل عباس زاده زيادند که هم با مبلغي ارزانتر به پرسپوليس بيايند و هم گل بزنند و هم پشتک!

با اين وضع چه نيازي است که دايي چشمش دنبال بازيکناني باشد که گران هستند و تيم ها و مربيان ديگري آنها را کشف کرده اند؟!

از دايي انتظار داريم با توجه به شم و استعدادي که دارد زياد به دنبال ستاره هاي کاغذي نباشد و خود کارخانه ستاره سازي پرسپوليس را راه اندازي کند، بي شک يک مربي در حد دايي با يک نگاه به راه رفتن طرف مي فهمد او اين کاره هست يا خير؟!

آقاي دايي، پرسپوليسي ها ستاره جوان و جديد مي خواهند.